ابتدایی تری نقش لوگو در برندینگ، شناساندن است. ترندها و گرایشات به مرور قراموش می شوند ، ابزارهای طراحی و فنی پیشرفته میشوند، لوگو ممکن است. حتی در گذر زمان تغییر کند.
اما تا ابد مهم ترین هدف لوگو این است که شخص، محصول، کسبوکار و خدماتی که برای شناساندن آنها طراحی شده را به یاد مخاطب بیاورد.
باید به آن توجه کنید این است که لوگو، برند نیست و تنها یک بخش از استراتژی کلی برند و نمایشی بصری از آن است. در طراحی لوگو به عناصری چون رنگ، شکل، فونت و غیره توجه میشود تا از این طریق پیام برند به مخاطب منتقل گردد.
اگر که فکر کنیم شرکتی بسیار گران، غیر جدی و یا رادیکال است از آن دوری میکنیم. به همین ترتیب اگر که لوگو از نظر نوع شرکت، محصول یا خدمات، همان چیزی باشد که ما به دنبالش هستیم
و مایل به ارتباط با آنها باشیم، محصول یا خدماتشان را خریداری میکنیم..
پس اگر میخواهید مخاطبان درستی را جذب کنید ضروری است که نقش لوگو در برندینگ کار خود را جدی بگیرید.
به عنوان یک طراح یا حتی صاحب یک کسبوکار، قبل از اینکه روی هر ایدهای کار کنید بهتر است محیطی که لوگو در آن دیده میشود را کاملا بشناسید. و بدانید رقبای کسب و کارتان چه کسانی هستند.
و چطور دیده میشوند؟به رنگ ها و نمادی که قبلا توسط آن ها استفاده شده توجه کنید و به این فکر کنید که چگونه میتوانید لوگویی منحصر بفرد و متمایز از دیگران طراحی کنید؟
لوگو علاوه بر اینکه زیبا به نظر میرسد باید به مخاطب کمک کند تا شما را از سایر کسبوکارها تمیز داده و بشناسد. این موضوع خصوصا زمانی که شما رقبای زیادی دارید اهمیت زیادی پیدا میکند.
قبل از اینکه بخواهید طرح اولیه ای را برای لوگوی خود انتخاب کنید باید در خصوص اینکه رقبایتان چطور به نظر میرسند تحقیق کرده و پس از آن موقعیت خود را تعیین کنید.
البته باید توجه داشته باشید که لوگوی تجاری غیر معمول نیز میتواند برعکس عمل کرده و توجه مشتری های شما را جلب نکند.
یک لوگوی خوب لوگویی است که خاطرهانگیز باشد و به مشتری کمک کند تا برند مرتبط با آن را به یاد بیاورد. شکل و رنگ بیشتر در ذهن انسان میماند. تا متن. معنای آنچه که اشاره شد این است .
که اگر لوگویی در بازار متمایز و منحصربهفرد باشد، برای مشتریان آسان است که شرکت مرتبط با آن را به یاد بیاورند، مجددا از خدمات آن استفاده و آن را به دوستانشان معرفی کنند.
طراحی لوگو بر روی تصمیماتمان موثر است. ما از همان ابتدا در ذهنمان یک کتابخانهی بصری شکل میدهیم و فونتها، شکلها و رنگها را با احساسات و اشیاء خاصی ادغام میکنیم.
با نگاه سادهای به یک لوگو، چه آن را دوست داشته باشیم یا نه ، فورا شروع به قضاوت کرده و آن کسبوکار، محصول و خدماتی را طی مسیر مشخصی در ذهنمان متصور می شویم.
این نشان تجاری انتظارات شرکت را شکل میدهد و اگر نتواند آن انتظارات را برآورده کند یا اگر کسبوکار، مخاطبین اشتباهی را به خود جذب کند عواقبی همراه خود دارد: هدر رفتن زمان و پول برای افرادی که حتی مشتری تان هم نخواهند شد
و دریافت بازخورد بد از مشتریان ناامید. آنچه که اهمیت دارد، طراحی لوگوی مناسب است.
نقش دیگر لوگو در برندینگ این است که ارتباطی را بین ارزشهای برند ایجاد کرده و به آن معنا اضافه میکند. اگرچه که هدف اصلی و اولیهی لوگو هویت بخشیدن به برند و شناساندن آن است، اما میتواند بین پیامهای مهم یک برند و ارزش هایش نیز ارتباط برقرار کند.
باید دقت داشته باشید که در طراحی لوگو به سادگی آن نیز توجه کنید و این نشان تجاری را تنها به یک ایدهی اصلی پیوند بزنید.
لوگو، وفاداری مشتری به برندتان را تسهیل می کند. هر از چند گاهی ممکن است که یک شرکت، لوگوی خود را مجددا طراحی کند. مثلا برای اینکه تصویر خود را بهروز کند یا بازتابدهندهی تغییرات دیگر شرکت باشد.
شاید شما به عنوان یک بازاریاب از این اتفاق استقبال کنید اما یک مشتری از این تغییر بیزار است. مخاطب وقتی به دیدن لوگوی برند مورد علاقهاش عادت کرده و به ناگاه این نشان تجاری تغییر یابد، احساس میکند .که مورد خیانت واقع شده است.
وفاداری یک برند نکتهی بسیار مهمی است که باید آن را در نظر داشته باشید. یک لوگوی قابل تشخیص و آشنا مسیری طولانی را طی کرده تا وفادارای برند را برای مشتریانش ایجاد کند. یک لوگوی خوب همیشگی است. آن باید برای دو دهه آینده تاثیرگذار باشد.
دارندگان کسبوکارهایی که این موضوع مهم را نمیدانند، تصور میکنند. که داشتن یک لوگوی خوب به تنهایی و بدون برندینگ برای رسیدن به موفقیت کافی می باشد . مهم است که شرکتی که برای شما لوگو طراحی میکند. سه تصور را در ذهن خود دارد :
این اتفاق همان چالشی است که طراحان لوگو با برخی از صاحبان کسبوکار دارند. ما می خواهیم بگوییم که حتی یک لوگوی بینظیر بدون وجود برندگینگ هیچ است. لوگو تنها بخشی از هویت بصری یک برند است. که به برندینگ کسب و کار شما کمک میکند. اما تمام آن نیست.