جامعهشناسان به عوامل مختلف طلاق اشاره نمودهاند. آنها معتقداند که یکی از ده عامل اصلی طلاق در کشور ما دخالت والدین است. هدف این مقاله بررسی نقش خانواده همسر در افزایش و کاهش طلاق است. روش تحقیق حاضر از نوع مروری است که با بررسی منابع، مطالعات و تحقیقاتی که در زمینه ارتباط زوجین و خانوادهها صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان می دهد روابط زوجین با خانواده ها را آسیب هایی نظیر مرزبندی های نادرست، انتظارات و توقعات نابجا، آزار و اذیتهای کلامی و غیر کلامی، وابستگیها و... تهدید میکند که میتواند سایر جنبه های زندگی زوجین را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
خانوادههایی که خود را از این آسیب ها دور نگه میدارند، با حمایت های عاطفی، اجتماعی و مالی خود از زوجین میتوانند باعث تحکیم زندگی زناشویی زوجین شوند. با توجه به نتایج حاصل کوشش در جهت یافتن راهکار هایی برای بهبود روابط خانواده ها و زوجین و تمایزیافتگی زوجین میتواند کمک بزرگی در جهت کاهش کشمکش های بین خانواده ها و زوجین و به تبع آن باعث افزایش رضایتمندی زناشویی و کاهش طلاق باشد.در نتیجه خانواده همسر می تواند در طلاق نقش بسیار مهمی داشته باشد.
تعاملات منفی زوجین با خانواده همسر، از عواملی است که میتواند نقش زیادی در اختلافات زناشویی و حتی فرو پاشی زندگی زوجین داشته باشد. بنا بر ویژگی های فرهنگی، قومی و اسلامی جامعه ایرانی، زوجین جوان پس از ازدواج می کوشند رابطه خود با خانواده هایشان را به بهترین نحو حفظ کنند. از آنجا که خانواده همسر نیز اهمیت فوق العاده ای پیدا می کند و سایر جنبه های زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار می دهد، بی توجهی به این امر مهم میتواند آسیب های جبران ناپذیری برای خانواده و جامعه در پی داشته باشد.
چنین مواردی نیز آسیب های خاص خود را دارند زیرا وقتی این رابطه قطع گردد، نخستین کسی که معترض میشود، همسر است. او که از ناحیه والدین و بستگان خویش تحت فشار است، این فشارها را به همسرش منتقل می کند و این امر سبب بروز تنش و درگیری در خانواده می شود و محیط نا امنی را در خانه ایجاد خواهد کرد.
در این زمینه اختلافات مرد نه می تواند از همسرش جدا شود و نه از پدر و مادرش. از یک سو همسری است از پدر و مادر خود چشم پوشیده، به هزاران امید به خانه همسر آمده و شریک زندگیش شده است و اکنون نیازمند حمایت همسرش است.
بعد فردی
بعد خانوادگی
تأثیر بر سایر اعضای خانواده
طلاق در زمره غم انگیزترین پدیده های اجتماعی است. تعادل انسانها را بر هم زده و آثار شومی را در جامعه بر جای می گذارد و منجر به کاهش انسجام و عدم یکپارچگی اجتماعی می شود و سنگ بنای اجتماع را از هم جدا می کند. پدیده ای است به تمام معنی اجتماعی و همانند نهاد اجتماعی عمل می کند.