حکم جلب لغتی عامیانه می باشد که در حقوق به آن حکم جلب در امور حقوقی یا دستور جلب گفته میشود. در اصطلاح حقوق، حکم به تصمیمی گفته می شود که قاضی دادگاه درباره دعوای مطروحه و برای فیصله دادن اختلاف صادر می نماید.
حکم قاطع دعوا است. یعنی با صدور آن، تکلیف دعوای مطروحه تعیین شود. با این توضیح باید گفت که “دستور جلب” یا “قرار جلب” حکم محسوب نمی گردد. زیرا قاطع دعوا نیست. شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که شخصی با امتناع از پرداخت دین خود، در آستانه بالا کشیدن مالتان باشد. در چنین مواردی اولین فکری که به ذهنتان می رسد، گرفتن حکم جلب بدهکار است. اما یادتان باشد که این دستور در پرونده های حقوقی مانند اختلاف های مالی به آسانی صادر نمی گردد. و زمان بر می باشد. ولی اگر پرونده کیفری باشد، قاضی سریع تر حکم جلب متهم را صادر می نماید.
هر قاضی تنها در حوزه قضایی خود قادر است. قرار جلب در امور حقوقی صادر کند. به عنوان نمونه کل استان تهران یک حوزه قضایی به شمار می رود و قاضی تهران فقط می تواند این دستور را در حوزه استان تهران صادر کند. و در صورتی که فردی که قرار است برایش دستور صادر گردد. در خارج از حوزه قضایی بود، باید به حوزه قضایی دیگر نیابت داده شود.
برخی مواقع امکان دارد قاضی پرونده این دستور را به یک کلانتری خاص ارسال کند. که این نوع از قرار جلب در امور حقوقی، قرار جلب عادی می باشد. ولی در صورتی که دستور به تمام کلانتری های حوزه قضایی داده شود. به آن جلب سیار گفته می شود. البته این دو روش قرار در امور حقوقی به اعلام شاکی بستگی دارد. به این شکل که چنانچه شاکی در دادگاه بیان نماید. از محل زندگی فرد مورد نظر که از وی شکایت کرده. اطلاع دارد، دستور جلب عادی صادر می گردد. ولی در صورت عدم آگاهی شاکی از محل زندگی وی یا در مواردی که بدهکار متواری شده است. شاکی باید این مسئله را در دادگاه عنوان نماید. تا دستور جلب سیار برای او صادر شود.
قرار جلب حقوقی دستوری می باشد که قاضی پرونده در مراحل مختلف برای دستگیری افراد صادر می نماید. تا آن ها در محضر دادگاه حاضر شوند. قرار جلب در دو حالت صادر می گردد. گاهی قاضی دادگاه در روند اجرای حکم، برای مجبور کردن فرد به اجرای حکم، قرار جلب صادر می کند. و بعضی اوقات که فرد متهم نشده است، قاضی برای رسیدگی به حکم و انجام تحقیقات بیشتر دستور جلب کسی را که از او شکایت شده است، صادر می نماید. البته در این مورد هنوز معلوم نیست که فرد متهم است یا خیر. و به این علت که دلایلی برای متهم بودن او وجود دارد، قاضی این قرار را صادر کرده است.
در این حالت ابتدا متهم را به دادگاه دعوت می کنند. و در صورتی که وی در دادگاه حاضر نشد، برای رسیدگی به پرونده او را جلب می نمایند. اما در دعاوی حقوقی در صورتی می توان دستور جلب صادر نمود که این امکان وجود نداشته باشد. که در زمان اجرای حکم، مالی از بدهکار معرفی شود یا اینکه خود بدهکار مالی را برای ادای دین خود معرفی نکند. بنابراین قاضی پرونده با اعمال ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، حکم جلب او را صادر می کند.
در هر مرحله از دعوا به دستور قاضی رسیدگی کننده به جهت دستگیری افراد صادر می گردد. و به موجب آن افراد در دادگاه حاضر می شوند.
حکم جلب کیفری در دو مورد صادر می شود:
اجبار فرد به اجرای حکم
انجام تحقیقات بیشتر